شادی یکی از ارزشهای بسیار مهم در زندگی هر فردی است. همۀ ما میخواهیم حداقل برای مدت زمانی شاد باشیم. یکی از راههایی که میتوانم به شما نوجوانان عزیز پیشنهاد کنم مطالعه است؛ مخصوصا مطالعۀ داستانهای کوتاه که زمان بسیار کمی را میگیرد ولی چون ساختار قصه با مغز و قلب انسانها هماهنگ است، میتواند تاثیر بسزایی در روحیۀ شما داشته باشد. در این مقالۀ کوتاه دو داستان بسیار آموزنده را برای شما عزیزان آماده کردم که امیدوارم از آنها لذت ببرید.
داستان شادی برای همه
در سمیناری به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید. همه اینکار را انجام دادند و تمام بادکنک ها درون اتاقی دیگر قرار داده شد. اعلام شد که هر کس بادکنک خود را ظرف ۵ دقیقه پیدا کند. همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند ولی هیچکس نتوانست بادکنک خود را پیدا کند. دوباره اعلام شد که این بار هر کس بادکنکی که برمیدارد به صاحبش دهد. طولی نکشید که همه بادکنک خود را یافتند دوباره بلندگو به صدا درآمد که این کار دقیقاً زندگی ماست. وقتی تنها به دنبال شادی خودمان هستیم به شادی نخواهیم رسید. در حالی که شادی ما در شادی دیگران است. شما شادی را به دیگران هدیه دهید و شاهد آمدن شادی به سمت خود باشید.(namakstan.net)
روزگاری دو فروشندۀکفش که به شرکتهای متفاوتی تعلق داشتند به یک کشور آفریقایی فرستاده شدند تا بازار کفش را در آن منطقه بررسی کنند. فروشندۀ اول از این ماموریت متنفر بود و آرزو داشت که او را به این سفر نمیفرستادند در حالی که فروشنده دوم عاشق این ماموریت بود و به نظر میرسید که این سفر فرصت گرانبهایی را به شرکت او میدهد. وقتی این دو فروشنده وارد کشور آفریقایی شدند دربارۀ بازار محلی برای کفش مطالعه و تحقیق کردند و هر یک پیامی برای شرکتشان فرستادند. فروشنده اول که علاقهای به این سفر نداشت نوشت: سفر بیفایده بود ، هیچ بازاری در این کشور وجود ندارد اینجا هیچکس کفش نمی پوشد. اما فروشنده دوم که این سفر را فرصتی عالی ازیابی کرده بود نوشت: سفر عالی بود؛ فرصتی مناسب با بازاری نامحدود وجود دارد؛ اینجا هیچکس کفش نمی پوشد. نتیجه: همه چیز به نگرش شما بستگی دارد.( http://jayino.com)
امیدوارم لحظات شادی را داشته باشید. انشالله به زودی با مطالب شادی بخش بیشتری با شما هستیم. با ما همراه باشید.