به کاربرد رنگ و دیگر مواد خیس یا خشک رنگی برای ترسیم نقش و نگار روی سطوحی چون دیوار، کاغذ، بوم، چوب، شیشه، گچ و سفال، با استفاده از قلم مو یا وسایلی چون کاردک ، اسفنج، زغال، مداد و مداد رنگی «نقاش» گفته میشود. نقاش میتواند حرفهای هنری یا تجاری باشد. در عالم هنر، هم به رنگ کردن و هم به نتیجهی آن (تابلو یا اثر) نقاش میگویند. شاید بهتر باشد به جای شغل نقاشی بگوییم هنر نقاشی.
نقاش کسی است که با آگاهی از اصول و مبانی تصویری، تجسمی و زیبایی شناسی به آفرینش اثری عینی یا ذهنی می پردازد.
موضوع یا محتوای اثر نقاشی میتواند مناظر تاریخی (تاریخی نگاری)، چهرۀ افراد (چهره نگاری)، زندگی روزمره آدمها
(مردم نگاری)، مناظر طبیعی (طبیعت نگاری)، ترکیبی از اشیای ثابت (طبیعت بیجان)، چهرههای مذهبی (شمایل نگاری) و
یا مناظر کاملا ذهنی و انتزاعی باشد.
احساسی قوی دارد: برخورداری از احساسات سرشار درونی یکی از لوازم اصلی نقاشی است. در واقع یک نقاش پیش از هر چیزی بر اساسی نیاز درونی خود به دنیای رنگ نزدیک میشود و با آگاهی از کنش و واکنش رنگها، ابتدا آنها را در ذهن خود تعیین و ترکیب میکند.
با طرح، رنگ و ابزارهای مختلف ترسیم آشنایی دارد: نقاشی علاوه بر احساس قوی، به شناخت دقیق و درست اجزای مادی و مجازی تشکیل دهنده تصویر نیاز دارد. این شناخت در یک نگاه کلی شامل مواردی چون کاربرد خط و سطح و حجم، پرسپکتیو (علم مناظر و مرایا)، آناتومی، ترکیب بندی، فیزیولوژی رنگ، روان شناسی رنگ، مواد و ابزارهای مختلف میشود.
نگاهی تیزبین دارد: نقاش اغلب موضوع مورد نظر خود را به طور مستقیم و غیر مستقیم از دنیای اطراف خود برمیگزیند. او برای این کار، به مشاهده دقیق اشیا، اشخاص و پدیدههای پیرامون خود نیاز دارد. نیز باید بتواند همه حالات، حرکات، روابط و جزئیات را در چشم انداز خود خوب ببیند و حتی گاهی کشف کند.
مغز و چشمها و دستانی هماهنگ دارد: نقاشی که خوب نبیند، نمیتواند تصویر دقیق و درستی از موضوع در ذهن (مغز) خود بسازد. به علاوه، اگر دستش ورزیده نباشد و بجا و به موقع از مغز او فرمان نبرد، نمیتواند تصویر ذهنی خود را روی بوم، کاغذ و … بیاورد.
با روح هنری رایج آشناست: نقاشی درهردوره زمانی ازاصول زیبایی شناسی خاصی پیروی
میکند که مخاطب نقاشی نیز بسته به درک و دریافت خود با آنها آشنایی دارد. یک نقاش هنرمند، با پیروی از این اصول یا ابداع شیوه ای کاملا شخصی، هم به انتظار مخاطب و زمانه زندگی پاسخ مناسب میدهد و هم به ارتقای بینش بصری بیننده یاری میرساند.
برای نقاشی کردن لزوما نیازی به گذراندن دورۀ خاصی نیست و این کار را میتواند ابتدا با تقلید از آثار دیگران و یا مراجعه به کتاب ها و منابع آموزشی این رشته هنری آغاز کرد. با این حال، برای آموزش نقاشی به صورت آکادمیک راههای مختلفی چون مراجعه به آموزشگاههای آزاد هنری، هنرستانها و یا گذراندن رشته نقاثی در دانشکدههای هنری وجود دارد. در حال حاضر، نقاشی هم در قالب یک رشته هنرستانی و هم در مقاهع مختلف دانشگاهی فوق دیپلم، کارشناسی و کارشناسی ارشد در ایران و دکترا در برخی از دانشگاههای دنیا (تدریس می شود.) برای ورود به دانشکدههای هنر و تحصیل در رشته نقاثی، شما علاوه بر شرکت در آزمون نظری سنجش اطلاعات هنری لازم است در یک آزمون عملی هم شرکت کنید و پذیرفته شوید.
پیشرفت در حرفه نقاشی بستگی زیادی به دانش، پشتکار و خلاقیت شخصی دارد. در این بین، آموزشهای آکادمیک به درک و دریافت شما از پیشینه تاریخی این رشته (هنر)، پیشرفتهای تکنیکی و آشنایی با ابزارهای مختلف کمک میکند. ارائه آثار متعدد، برگزاری نمایشگاههای انفرادی، شرکت در رویدادها جمعی و جشنوارهها، امکان ارائه آثار در نماشگاهها و حراجیهای معتبر و ارتباط با گردآورندگان (کلکسیونرهای) آثار هنری از امکانات رایج پیشرفت در زمینه نقاشی به شمار میآیند.
نقاشی از جمله مشاغل هنری است که هم زمان میتواند به طور کاملا مستقل (خود اشتغالی)، در همکاری با سازمانهای خصوصی و دولتی (برای مثال سازمان زیبا سازی شهرداری) یا به صورت یک میان رشته (در ارتباط با تصویرگری، طراحی گرافیک، پویانمایی، طراحی فرش و … ) مطرح باشد اما در حالت عمومی، نقاش کسی است که به میل خود یا سفارش دیگران اثری (تابلو، دیوار نگاره و … ) را در آتلیه شخصی یا فضای آزاد خلق میکند و در صورت موفقیت آن را در یک نمایشگاه، حراجی و مسابقه به فروش میرساند. او همچنین با توجه به صلاحیت و مهارتش در نقاشی یا مدرک معتبری که در این زمینه دارد، میتواند در آتلیه شخصی خود یا فضایی عمومی (آموزشگاهها، هنرستانها و دانشکدهها) به آموزش نقاشی بپردازد.
ارتباط نزدیک با جامعه و مخاطب
ارتباط با هنر و هنرمندان در سرزمین های دیگر
آشنایی با رسانه های تصویری و تجسمی
آشنایی با تاریخ هنر
آشنایی با اصول و مبانی طراحی فیگوراتیو و انتزاعی
شناخت رنگ
همکاری با گالریها، موزهها و نهادهای عمومی هنر
نقاشی مثل بسیاری از مشاغل دیگر محدودیت زمانی، مکانی و اداری ندارد و به همین خاطر میتوان در هر زمان و مکان و موقعیتی به آن مشغول شد. ارضای احساسات شخصی،ایجاد آرامش و تخلیه روانی، ارتباط نزدیک با دیگران، کسب شهرت و اعتبار اجتماعی، در برخی موارد بازده اقتصادی بالا، امکان زندگی در محیطهای آرام و غیرشهری، معرفی هویت ایرانی به جهانیان، برقراری ارتباط بصری با مخاطب غیر ایرانی و مواردی از این دست، نقاشی را در صورت موفقیت به شغلی مطلوب تبدیل میکنند.
نقاشی حرفهای متنوع به حساب میآید و افراد زیادی به طور دائمی یا از سر تفنن به آن میپردازند. به همین خاطر، نوآوری در این رشته به خلاقیت بالایی نیاز دارد و از همین روست که بسیاری نمیتوانند کار تازه ای ارائه دهند و نظر دیگران (به ویژه خریداران آثار هنری) را به خود جلب کنند. پیشرفت شما بستگی زیادی به اقبال منتقدان مطبوعات، رسانههای جمعی، موزهدارها، گالریدارها و صاحبان حراجیهای معتبر دارد و تایید آثارتان توسط این مراجع، رمز موفقیت اقتصادی شما به شمار میآید. در غیر این صورت، راهی جز کسب درآمد از طریق تدریس یا عرضه آثار در بازارهای روزمره نخواهد ماند، که آن هم همیشه و برای همه کس ممکن نیست.
از نقاشی برای برقراری ارتباط بدون کلام با انوع مخاطبان، آرایش دیوارهای خالی منازل مسکونی و محیطهای بسته اداری و تجاری، زیباسازی و طراحی محیطهای شهری، انتقال پیامهای خاص فرهنگی و اجتماعی و سیاسی نقاشی دیواری، تبلیغات شهری و آرایش بدنه پلها و ساختمانها و وسایط نقلیه عمومی، به عنوان مکمل متنهای مکتوب، فضاسازی در محیطهای مختلف مدارس، مهد کودکها و … ، اطلاع رسانی مذهبی شمایل نگاری و … استفاده میشود. علاوه بر این، به عنوان ابزاری برای پرورش خیال، حفظ خاطرات و یادبودهای جمعی، یادآوری زیباییهای موجود در طبیعت و حضور رنگ در زندگی آدم ها کاربرد دارد.
موزه هنرهای معاصر تهران، مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشگاه هنر تهران، دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران فرهنگستان هنر، دانشکدههای هنری در شهرهای مختلف، هنرستانها، گالریهای هنری، موزه های هنری و آموزشگاههای هنری از جمله مراکز و مراجعی هستند که میتوانند اطلاعات مفیدی درباره جایگاه شغلی، اجتماعی و اقتصادی نقاشی در اختیار شما بگذارند.
منبع: فرهنگنامه مشاغل